مرد باید که ز گشت فلک و اختر


تن به اندوه و به غم خیره نرنجاند

صبر بایدکه به آلام ظفر یابی


ور نه آلام تن مرد بسنباند

مرد را شاید در محنت روزافزون


صبر ایوب نبی لختی برخواند

رنجه از بازی گردون نتوان بودن


کاسمان بازی از اینگونه بسی داند

پایداری کن در حادثهٔ گیتی


تا دم حادثه ازکار فروماند

این نبینی که کند شاخهٔ کوچک را


باد و آن شاخ قوی را بنجنباند